در حال بارگذاری ...
...

هم‌زمان با هفته‌ی دفاع مقدس و به کارگردانی سید علیرضا سیدی

«من خواب‌دیده‌ام» در شهرستان سرایان به صحنه رفت

نمایش «من خواب‌دیده‌ام» به نویسندگی محسن طارمی و کارگردانی سید علیرضا سیدی به مدت ۵ شب و به مناسبت هفته‌ی دفاع مقدس در شهرستان سرایان به روی صحنه رفت.

به گزارش ایران تئاتر از خراسان جنوبی؛ نمایش «من خواب‌دیده‌ام» به نویسندگی محسن طارمی و کارگردانی سید علیرضا سیدی به مدت 5 شب و به مناسبت هفته‌ی دفاع مقدس در شهرستان سرایان به روی صحنه رفت.

سیدی کارگردان نمایش «من خواب دیده ام» در گفت‌وگو با ایران تئاتر در رابطه با روند آغاز تا به اجرا رسیدن این نمایش گفت: این گروه به‌صورت فشرده از اول شهریورماه 1400 کار بر روی متن و نمایشنامه خوانی این اثر را آغاز کرده و در ادامه تلاش شد تا متن روان نمایش توسط بازیگران لهجه‌ای خرمشهری بگیرد تا برای مخاطب جذاب‌تر و نزدیک‌تر به موقعیت و فضای نمایش به نظر برسد. بعد از تسلط روی متن از 20 شهریورماه، کار بر روی میزان سن‌های نمایش آغاز و تمرینات را در سالن بعثت شهرستان سرایان ادامه دادیم و به‌صورت فشرده روزی هفت‌تا هشت ساعت تمرین کرده و توانستیم با همراهی گروه این نمایش را در 30 شهریورماه آماده و از دوم مهرماه به مدت چهار شب اجرا نماییم و پس‌ازآن با توجه به استقبال تماشاگران، اجرای نمایش را یک‌شب دیگر تمدید کردیم.

سیدی در ادامه گفت: در این نمایش مجتبی جمعگی، محمدصادق محلی، هانیه بهروز به‌عنوان بازیگران بزرگ‌سال- محمدطاها سالمی، محمد یکتا، عرفان آشور، رقیه خوری به‌عنوان بازیگران خردسال- فائزه مهدی پور، منیره سادات ساعدی به‌عنوان بازیگردان‌ها و تدارکات نمایش- سید رضا نقیبی به‌عنوان نورپرداز- مریم خالقی زاده به‌عنوان دستیار صدا و طراح لباس- علیرضا محمد برای اجرای موسیقی و ساخت تیزر- سید علیرضا سیدی، محمد یگانه به‌عنوان طراح دکور با این نمایش همکاری داشته و سرپرست این گروه نمایشی را مهدی سالمی به عهده داشته است.

سیدی در بیان خلاصه‌ی نمایش اظهار داشت: نمایشنامه «من خواب‌دیده‌ام» که نوشته استاد محسن طارمی است، یک سبک رئال را از زندگی و استقامت مردم خرمشهر در مقابل متجاوزان عراقی به تصویر می‌کشد. این درام داستان یحیی مردی است که دیگر توان ماندن در خرمشهر را ندارد و به همسر خود اصرار می‌کند که خرمشهر را ترک کنند. همسر یحیی، هانیه علاقه زیادی به خرمشهر دارد و توجهی به اصرارهای یحیی نمی‌کند و هرروز که می‌گذرد با پیشروی بعثی‌ها، کوچه‌های بیشتری اشغال می‌شود تا این‌که یحیی و هانیه مجبور می‌شوند به زیرزمین یک‌خانه در انتهای خرمشهر پناه ببرند. در آن زیرزمین با یک شخصیت به اسم غلام آشنا می‌شوند. غلام فردی است که در شروع جنگ دچار اختلالات ذهنی می‌شود. هانیه بهانه‌ای تازه به اسم غلام پیدا می‌کند تا اصرار بر ماندن کند. غلام خواهری هفت‌ماهه به اسم ستاره دارد که با شروع جنگ مادرش او را به غلام می‌سپارد تا به دنبال برادرش حمید برود. مادر غلام و ستاره دیگر به خانه برنمی‌گردد و غلام که سراسیمه از گریه‌های خواهر کوچکش ستاره است، به او نان خشک و آب می‌دهد و بچه هفت‌ماهه خفه می‌شود و در حالا در میان صحبت‌ها و کنش‌هایی که بین هانیه، یحیی و غلام در زیرزمین ردوبدل می‌شود، هانیه متوجه داستان می‌شود. حالا داستان زندگی هانیه و یحیی شروع بیان می‌شود که بچه‌دار نمی‌شوند. به زیارت امام رضا نیز رفته و نذرونیاز کرده‌اند اما هیچ که هیچ. حالا بعد از مدت‌ها در زمان جنگ هانیه باردار می‌شود و یحیی خبر ندارد و بعد از شنیدن این خبر خوش، اصرارش بر رفتن بیشتر می‌شود و هانیه همسرش که می‌خواهد بچه‌اش بر خاک خرمشهر به دنیا بیاید و ...

سید علیرضا سیدی کارگردان نمایش «من خواب‌دیده‌ام» در پایان با تشکر از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان سرایان و انجمن هنرهای نمایشی، از همکاری بی‌دریغ حوزه هنری شهرستان تقدیر و تشکر ویژه نمود.