در حال بارگذاری ...
...

به بهانه اجرای نمایش «فخرالزمان» در شهرستان بیرجند در گفت‌وگو با مهدی مسروری

برشی تاریخی از واقعه‌ای جذاب در زمان قاجار با کاراکترهایی چندلایه و پیچیده

به بهانه شروع اجراهای عموم نمایش «فخرالزمان» به نویسندگی ابراهیم عادل نیا و کارگردانی مهدی مسروری که از ۱۲ تیرماه ۱۴۰۲ در پلاتوی پروفسور کامیابی مسک آغاز شد و ۲۵ تیرماه ادامه خواهد داشت به گفت‌وگو با این کارگردان این نمایش نشستیم.

به گزارش ایران تئاتر از خراسان جنوبی؛ مهدی مسروری متولد ۱۳۶۶ و لیسانس نرم‌افزار که از سال 1385 فعالیت تئاتری خود را آغاز کرده.

اولین حضورش روی صحنه با نمایش «خیال خیس اطلسی» به کارگردانی فرشاد طاهری بود که اجراهای خیابانی متعددی را با این نمایش از شمال تا جنوب استان در اکثر شهرها داشتند. از نمایش‌های صحنه‌ای که در آن بازی کرده است می‌توان به نمایش‌های «کوله پشتی»، «وقتی بابام کوتاه اومد»، «خشم و هیاهو»، «رودکی جادوگر واژگان سبز»، «دار انار داد»، «ترانه کاغذ باد نقاشی‌ها»، «هذلولی»، «آناناس»، «آرش»، «ابله» و… اشاره کرد و کارگردانی و طراحی صحنه نمایش‌هایی چون «کسوف»، «کافه سایه» و حالا هم «فخرالزمان» را نیز به عهده داشته‌است.

مهدی مسروری این روزها با اجرای نمایش «فخرالزمان» دوباره کارگردانی خود را محک می‌زند و با زمانی که برای انتخاب، تمرین و آماده‌سازی این نمایش صرف نموده، سعی دارد تا هرآن چه که در توان داشته را با توجه به شرایط موجود تئاتر در استان و ظرفیت‌های آن، به عرصه ظهور و بروز برساند. شروع اجراهای عموم نمایش جدید او بهانه‌ای شد تا به گفت‌وگو با این بازیگر، طراح صحنه و کارگردان نمایش استان بنشینیم.

 

چرا این متن را برای اجرا انتخاب کردید؟

بر اساس شناختی که در نمایش «کافه سایه» از آقای عادل نیا داشتم و با توجه به سبک و سیاق زیبا و جذاب قلم شان در کار تئاتر، بعد از رایزنی با ایشان قرار بر این شد که نمایش «فخرالزمان» را به روی صحنه ببریم.

انتخاب بازیگر و عوامل در نمایش شما به چه صورت بود؟

 انتخاب بازیگر و عوامل با توجه به ظرفیت‌های استان و شرایط موجود بسیار عجیب و پیچیده بود؛ به صورتی که بعد از گذشت ۶ ماه از متن‌خوانی هنوز دو بازیگر از مجموعه بازیگران نمایش انتخاب‌نشده بودند که با پیگیری‌های مداوم این مهم هم به سرانجام رسید.

انتخاب سبک اجرا و نگاه شما به‌عنوان کارگردان به نمایش‌نامه و شیوه اجرایی چگونه بود؟

نمایش «فخرالزمان» بازنویسی نمایش‌نامه «اتاق ورونیکا» نوشته ایرا لوین است که آقای عادل نیا این متن را با توجه به فضای ذهنی خاصی آن ایرانیزه کرده و برشی تاریخی از واقعه‌ای جذاب در زمان قاجار را در آن گنجانده است. متن و کاراکترها دارای لایه‌های بسیار زیاد و پیچیده‌ای هستند و درعین‌حال ارتباط بسیار ظریفی ازلحاظ بیرونی و در برخی موارد به‌شدت درونی و عمیق با یکدیگر دارند. در ابتدا قصدم بر این بود که نمایش را به‌صورت رئال اجرا کنم اما پروسه شش‌ماهه متن‌خوانی و تحلیل متن با بازیگران دیدگاهی جدید و جذاب‌تری از تصویر اولیه برای ما نمایان کرد که درنهایت منجر به اجرایی شد که الان به روی صحنه می‌بینید.

روند آماده‌سازی نمایش و تمرین‌ها به چه صورت بود؟

از اواسط سال ۱۴۰۱ مراحل انتخاب متن، متن‌خوانی و انتخاب بازیگر آغاز شد. در مدت ۱ سال قریب به هفته‌ای ۳ روز نمایش را تمرین کردیم که صدالبته با توجه به کم‌تجربگی بعضی بازیگران و دیالوگ‌های سنگین و طولانی و بازی‌های به‌شدت پینگ‌پنگی و زنده نمایش، این امر بسیار لازم و قطعی بود.

چه مشکلاتی را پشت سرگذاشتید تا این نمایش به اجرا برسد؟

نمایش «فخرالزمان» کاری از گروه تئاتر مستقل است و همان‌طور که از نامش هم پیدا است، من تا قبل از ورود به پلاتوی پروفسور کامیابی همه روندها، مسیرها و هزینه‌ها را مستقلاً و بدون کمک از هیچ ارگانی به عهده گرفته و هیچ‌گونه حمایت خاص و چشمگیری (نه دولتی و نه پشتیبان خصوصی) از جایی دریافت نکرده‌ام. از این رو بنده ۲۵ روز قبل از اجرا با اخطار و صلاحدید قای یوسفی رییس انجمن هنرهای نمایشی خراسان جنوبی، محل اجرا را به پلاتوی پرفسور کامیابی انتقال دادم؛ اما به دلیل کمبود امکانات اجرایی و رفاهی سالن (نور - سرمایش)، قول‌هایی از سوی جمیع مدیران ارشاد داده شد که یک ساعت قبل از اجرای نمایش، اجرایی شد و آن هم هم منوط به دریافت تعهدهایی در یک سری چهارچوب. عملاً حمایت خاصی از محل خاصی به نمایش «فخرالزمان» نرسید.

پیشنهادی برای بهبود کیفیت تئاتر در استان و شکل اجراهای عموم دارید؟

انسان در مشکلات اسطوره می‌شود؛ حالا می‌فهمم چرا هنرمندان اسطوره‌های نسل خود هستند.

سخن آخر؟

تئاتر هنری زنده و پاینده است که سن آن به درازای تاریخ وزندگی بشریت است. ما روی صحنه بازی نمی‌کنیم، زندگی می‌کنیم. با توجه به راه صعب‌العبوری که در حال حاضر وجود دارد، تنها و تنها با عشقی خالص و اراده‌ای آهنین می‌شود تئاتری تولید و روی صحنه برد. حالا اینجا و در این شرایط عقل سلیم به هیچ‌کس اجازه ورود به این مجال را نمی‌دهد که به قول مولانا: «عشق از اول چرا خونی بود. تا گریزد آنکه بیرونی بود»